نقش کشورهای غربی و صهیونیسم در حمایت از جهاد خوارجی

کشورهای غربی از دیرباز اسلام را مانع افزون خواهی و حس استعمار گری خود می دانستند لذا برای در هم کوبیدن اسلام از هیچ نقشه  و عملی، از تاسیس فرقه های انحرافی و نفوذ در برخی از عالمان دنیا پرست گرفته تا حمله نظامی ، سیاسی و فرهنگی، و دیگر حربه ها فروگذار نکردند. یکی از اقدامات استعمار گران در مقابله با نفوذ اسلام که جدیدا بسیار مورد توجه قرار گرفته حمایت از اندیشه های انحرافی به نام اسلام است. از آنجا که غرب و استعمار گران همیشه به دنبال منافع مادی خود بود و تمایل دارند این منافع را با پرداخت هزینه کمتری بدست آورند، به حمایت از گروه های انحرافی در اسلام روی آورده اند چراکه با این کار نیازی به صرفی نیروی انسانی غربی نیست و خود این گروه ها نادانسته برای منافع غرب تلاش می کنند و حتی جان خود را به خطر می اندازند از طرف دیگر به علت مسلمان بودن این گروه ها نقش استعمار گری دولت های غربی نیز مخفی مانده و از لحاظ تبلیغاتی نیز برای آنها هزینه کمتری خواهد داشت. از جنبه دیگر  نیز هدف اصلی استعمار گران که همان نابودی اسلام است به این وسیله به دست خود مسلمانان تحقق پیدا می کند.بنابراین منافع استعمار گران ایجاب می کند تا با قدرت از این انحرافات حمایت کند.
یکی از اندیشه هایی که اخیرا  ظهور زیادتری پیدا کرده ، بحث جهاد در دین اسلام است. فرقه های انحرافی با تعریفی خوارج گونه از جهاد، این مفهوم مقدس را در خون ریزی و کشتن انسان ها و جدا کردن سر آنها از بدنشان و بمب گذاری در مکان های عمومی ، خلاصه کرده اند. این گونه تعریف کردن مفهوم جهاد در ابتدا منافعی برای استعمار گران به دنبال ندارد ام وقتی نوک پیکان این جهاد به جای هدف گیری دشمنان اسلام، به سمت خود مسلمانان گرفته شود، بهترین ابزار را برای کامیابی کشور های غربی فراهم می کند. غرب با حمایت از جهاد خوارجی که از اسلام جز پوسته ای را درک نکرده اند، برای نقشه های بلند مدت خود در کشور های اسلامی موضوع سازی می کنند. به عنوان مثال غرب با ساخته و پرداخته کردن گروه القاعده در اسلام برای پیاده کردن نقشه های خود در برخی کشور های اسلامی از جمله افغانستان و عراق موقعیت و بهانه را فراهم کرده است. این گروه در ظاهر دم از مخالفت با غرب می زند اما کسانی که مورد  هجمه آنها واقع شدند فقط مسلمانان بوده اند.این گروه با حضور خود در افغانسان موقعیت را به کشور های غربی فراهم کرد تا با حمله و اشغال این کشور بتوانند کشورهایی همچون چین و روسیه و ایران را تحت نظر و کنترل داشته باشد. سپس همین نقشه بار دیگر در عراق پیاده شد تا با اشغال عراق علاوه بر منافع سیاسی و محاصر ایران، به منابع نفت عراق دست پیدا کند و بار دیگر در آفریقا در کشور مالی و این بار به کام فرانسه.
استعمار گران با توجه به منافع زیادی که در حمایت از جهاد خوارجی وجود دارد سعی در پشتیبانی در سطوح مختلفی از چنین تفکراتی کرده اند.گروه های انحرافی جهادی که اکنون وجو دارند هیچکدام کار اقتصادی نمی کنند اما همیشه صلاح و تجهیزات لازم خود را به همراه دارند و این نشان از تامین منابع مالی و نظامی این گرو ها توسط کسانی که از وجود چنین جریاناتی سود می برند می باشد.آمریکا با اینکه می داند عربستان و قطر به بسیاری از گروه ای سلفی تندرو و تکفیری کمک های مالی و نظامی می کنند، نه تنها این کشورها را تحت فشار قرار نمی دهد بلکه آنها را در این را تشویق کرده و خود نیز در کنار آنها قرار می گیرد.جبهه النصره در سوریه رسما سر سپردگی خود را به القاعده و ایمن الظواهری[1] اعلام می کند اما غرب این موضوع را نادیده گرفته و حتی کنفراس هایی برای حمایت های نظامی و لجستیکی از این گروه برگزار می کند.
غرب و کشور های استعماری همچنین با حمایت های خود در نهاد های بین المللی جلو هرگونه محکومیت و یا صدور قطع نامه علیه جنایات عاملین جهاد خوارجی که به نفع آنها فعالیت می کنند، را می گیرد. آنها به این وسیله با مشروعیت بخشی در این نهاد ها به اعمال شوم این گروه ها، آنها را از جنایات شان تبرئه کرده و نیروی روحی مضاعفی در آنها برای ادامه اعمال ننگین خود می دهند.
یکی دیگر از عرصه های مهم پشتیبانی غرب از تفکر جهاد خوارجی، حمایت بخش رسانه هاست.رسانه ها نقش بسیار قابل توجهی در پیشبرد اهداف غرب دارد. رسانه های غربی در مواردی حرکات جهاد خوارجی ، را با عناوینی چون آزادی و دفاع از حقوق مورد حمایت قرار می دهند و همیشه تصویری مظلوم از این گروه ها به نمایش می گذارند. البته این موضوع تا وقتی ادامه پیدا می کند که حمایت از آنها به نفع استعمارگران باشد و اگر احساس کننددیگر این گروها سودی برایشان ندارد به نحو دیگری برای از آنها بهره برداری می کند.آنها همچنین در راه اندازی شبکه های ماهواره ای  و اینترنتی که چنین تفکراتی را به بینندگان خد القاء می کند به این گروه ها کمک فروانی می کنند. با توجه به آمار موجود اکنون حدود 40 شبکه ماهواره ای و هزاران سایت اینترنتی وهابی مشغول تبلیغ تفکرات خوارجی هستند. تنها بهانه ای که غرب برای جلوگیری نکردن از این گونه رسانه هاست،ادعای دموکراسی و جریان آزاد اطلاعات است.
غرب و در راس آنها صهیونیسم به دنبال سیطره بر اسلام و ممالک اسلامی است تا با چپاول دارایی های آنها و تغییر فرهنگ اسلامی ملت ها بتواند به حیات ننگین خود ادامه دهد. آنها سناریوی قدیمی انگلیسی که می گفت "تفرقه بنداز حکومت کن" را با روش جدیدی کلید زده اند.اسلام خوارجی بخش ناچیزی از جغرافیای اسلام را تشکیل می دهد اما غرب و صهونیسم با حمایت کردن از آنها سعی در بزرگنمایی آنها دارند تا به این وسیله اختلاف بین مسمانان را پررنگتر جلو بدهند. وقتی اعمال این فرقه های گمراه بروز بیشتر بیابد خواه ناخواه فکر بسیاری از فرهیختگان به دفاع در مقابل این تفکر مشغول شده و این خود راحتی نسبی را برای استعمار گران فراهم می کند.علاوه براینکه مسلمان نیروی مالی ، فرهنگی و نظامی خود را به جای اینکه خرج دشمن اصلی خود کنند باید برای مقابله با این فرقه های انحرافی کنند که به دنبال آن ضعف اسلام از درون و درگیری داخلی به بار خواهد آمد.
بنابراین باید هدف اصلی از حمایت های همه جانبه غرب و صهیونیسم از جنایت کارانی که به نام جهاد در اسلام دست به خشونت می زنند را شناخت و با درک صحیح از این وقایع از دشمن اصلی و حقیقی اسلام غافل نشد.

[1] سرکرده القاعده